كوچه معرفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عشقولانه

ببخشید کوچه ی معرفت کجاست ؟

مرد با خنده جواب داد : معرفت ‌*  به دنبال کسی هستی ؟

گفتم : بله روزگاری یار با وفایی داشتم که گفت : در این کوچه انتظارم را می کشد تا برگردم ...

مرد با خنده گفت : من سالیان درازیست که ساکن این کوچه ام و تنهایم * تنهای تنها *

 کسی جز من ساکن این برزن نیست برو ... شاید جای دیگری او را یافتی ....

نگاهی کردم ... به کوچه . به مرد . چه بغض سنگینی ... دیگر توان نفس کشیدن ندارم ...

سپس میروم ... میروم ... فقط لحظه ای دوباره برگشتم .

چقدر این مرد برایم آشنا بود ... آری آشنا بود ....

.....اون همان آشنا بود



نظرات شما عزیزان:

tanha_5505
ساعت19:14---10 ارديبهشت 1390
سلام عزیزم.ببخشید که نیومدم به وبت،وب نازی اری.
منم لینکت کرم.
میشه 55.5 رو به انگلیسی بنویسی!!؟؟ ممنونم.


ali
ساعت20:40---9 ارديبهشت 1390
خيلي خشگله.

داروگ
ساعت4:18---9 ارديبهشت 1390
زیبا بود
دلم رنجید و یه ذره لرزه به تنم افتاد


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 8 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 22:18 توسط تنها|


آخرين مطالب
» خيالـ ...
» دفترنقاشي من...
» باران
» ســــردی نگـــــاه
» دل است دیگر ...
» بــــــاران بــــاشــــــد...
» غریبه....
» دنیا
» یارقاصدی

Design By : Pichak